خيلي دلم مي خواهد به صورت علمي در مورد تجاوزهاي الكترونيكي كه به زنها و بچه ها ميشه تحقيق كنم اگر كسي هم تمايل داشت خوشحال ميشم كه بهم بگه
قرار است كه ماشينهايي را بگذارند كه فقط مخصوص زنها باشد.اما آيا واقعا اين چيزي كه زنها مي خواهند؟؟؟؟ايا اين چيزي از حقوق زنها را بر مي گردانه يا فقط ظاهر را حفظ مي كنه؟؟؟
چند و قتي هست كه زنهاي عرب ذهنم را خيلي مشغول كرده . درسته كه در ايران خيلي كار براي انجام شده هست ولي از ايراني ها صد مراتب بدتر اين زنهاي عرب و نه فقط عربستان بلكه خيلي از كشورهاي عربي هستند.ولي هم زنان و هم مردهاي آنها عادت كرده اند . هيچ قانون پرو پا قرصي براي حمايت از زنان وجود ندارد ، زنها تا مي توانند با شوهرهايشان روراست نيستند. هزينه هاي را به گونه اي در نظر مي گيرند كه چيزي هم براي خودشان باشد تا براي روز مبادا پولي داشته باشند.مردها ي عرب هم مي دانند كه بايد همه جوره مواظب زنها ي خود باشند .خلاصه هردو تقلب مي كنند!!!!
خيلي حرفها در مورد حق و حقوق زنها زده ميشه!!! زناني كه كتك خورده اند . زناني كه شوهرانشان معتادند و غيره و غيره . اما خيلي از زنان هستند كه حق و حقوق آنها به جور ديگه اي پايمال ميشه.خيلي زنهاي ايراني را مي شناسم كه زير بار خيلي حرفهاي زور مي روند خيلي كارها را مي كنند و صداشونم در نمياد تمام بار زندگي را با وجود موجودي به نام شوهر به دوش مي كشند ولي هيچ قانوني هم از آنها دفاع نمي كنه.مثلا فكر كنيد كه خانمي تمام كارهاي خانه را انجام مي ده. تمام خريد هاي خانه را انجام مي ده . حواسش به تمام كارهاي بچه ها هست و ........مرد خانه فقط به مشغوليات خانه مي رسه .حالا كدام قانون ميگه كه اگر مثلا اگر خانه اي خريده شد بايد سهم زن را هم در نظر گرفت .شايد به نظر بياد كه اين مثال خيلي كوچيك و شايد حتي از ديد مادي باشه ولي از اين نمونه كم نداريم .خلاصه اينكه حقوق پايمال شده مختلفي در اين زمينه وجود دارد كه ميشه براي آنها پشتوانه هاي قانوني خوبي داشت
موقعي كه ميان خواستگاري بزرگان دختر خيلي سوال در مورد آقاي داماد مي پرسند.اينكه شغلش چيه .خانه داره يا نه و سوالات كليشه اي ديگه كه معلوم نيست چقدر راست جواب داده مي شه.از اين بزرگان هيچكس ني پرسه كه اين آقا ي داماد چقدر براي شخصيت زن ارزش قائل است .هيچكس نمي پرسه كه اين آقا چقدر در مورد زن اطلاعات داره و چقدر بلده با زن درست رفتار كنه .
توي مهماني نشسته بود و داشت خيلي جدي در مورد كارش حرف مي زد متوجه شد كه چند دقيقه است كه شوهرش بهش خيره شده و منتظره كه چيزي را بهش بگه !!!همين كه نگاهش كرد گفت مهسا جيش داره بيرش دستشويي.هاج و واج نگاهش كرد كه آيا واقعا شوهرش بلد نيست كه مهسا را ببره توالت يا جلوي فاميلش........